هفته 18
پسر گلم، نوید جونم، مامان جونم خیلی منتظرتم که بیای. روزا که با هم تو خونه تنهاییم کلی باهات حرف میزنم. هنوز نیومده من را عاشق خودت کردیا. پسرم قدمت چه خوب بوده بعد از تو فامیل داره پر از نینی میشه. خاله نازیلا که با هم ازدواج کرده بودیم و همش میخواستیم با هم نینی بیاریم 4-5 هفته نینیش از شما کوچیک تره. خاله میترا هم نینیش 2 ماه و نیم ازت کوچیکتره. 2 تا نینی دیگه هم هستن یکیشون 2 هفته از شما کوچیک تره و یکیشون هم باز از شما 2 ماه و نیم کوچیک تره. خلاصه که کلی هم بازی داره برات میاد. بابا از وقتی برات اسم گذاشتیم خیلی ذوق میکنه. صبح ها دست میزاره روی دلم و میگه بزار نوید را ببینم. حالش را بپرسم. کلی ذوق دارم که برم ...
نویسنده :
غزال
13:16